آنچه در این مطلب خواهید خواند:

مغالطه چیست و چرا مهم است؟

انسان از آن رو که انسان است در اندیشیدنش مرتکب فریب و مغالطه میشود ما از آن رو که انسانیم باورهای کاذب داریم و پیش داوری ها تصورهای کلیشه ای و برداشتهای نادرستمان را توجیه کرده یا از آنها دفاع میکنیم اما پذیرش این واقعیت برایمان دردناک است به همین سبب، ذهن ما راه هایی برای گریز از این درد پیدا کرده است. روان شناسان اسم این راه ها را سازوکارهای دفاعی گذاشته اند کار این سازوکارهای دفاعی انکار یا تحریف واقعیت است. ما این سازوکارها را نه به صورت عمدی و آگاهانه بلکه به صورت برنامه ریزی نشده و نیمه خودآگاهانه مورد استفاده قرار میدهیم. از جمله ساز و کارهای دفاعی میتوان به اینها اشاره کرد سرکوب فرافکنی ،انکار دلیل تراشی کلیشه سازی افراد به شدت لطمه میخورد منش بیشتر اشخاص به گونه ای است که اگر به خطای فکریشان اشاره کنید ممکن است موقتاً سکوت اختیار کنند اما مَثَل دزدی که موقتاً بازداشت و بعد رها شده خیلی زود به باورهایی که از اول داشته اند بر می گردند.

 

به همین دلیل است که نقش پرورش فضیلت های فکری در رشد و تحول انسان تا این حد حیاتی است بدون دگرگونی پایدار ذهن نمیتوان گام قابل توجهی برای ایجاد اندیشه عمیقاً صادقانه برداشت ذهن انسان هنگامی که به چالش کشیده میشود بر اساس اولیه ترین غریزه های فکری اش عمل می کند. تاریخ سیاست اقتصاد دین و جنگ گواه این مدعاست در واقع هر تاریخی که نشان دهنده کنه اندیشه انسان در مقام عمل باشد گواه این مدعاست.

 

بر این اساس مهم است که تشخیص رایج ترین ترفندهای اقناعی را یاد بگیریم و به یاد داشته باشیم که میتوانیم به فهم بهتری از خودمان و دیگران برسیم مغالطه ها هنگامی که در برابر دیگران مورد استفاده قرار میگیرند ترفندهایی برای اقناع و فریباند ترفندهایی که از نظر عقلانی قابل دفاع نیستند. همین مغالطه ها هنگامی که آنها را در برابر خودمان به کار میبریم ابزارهایی برای خود فریبی اند.

 

 

گزیده‌ای از کتاب…

مغالطه‌های پرکاربرد، ۴۴ ترفند کثیف برای برنده‌شدن در بحث‌ها / نویسنده ریچارد پل/ ترجمه مهدی خسروانی/ نشر نو

به چهل و چهار روش فریب‌دادن برای پیروزی در بحث و مشاجره پرداخته و مفهوم مغالطه و مغالطه‌گری در بحث را به‌صورت گسترده توضیح داده است.

در این کتاب بر رایج ترین و فاحش ترین دامها و ترفندهای فکری تمرکز میکنیم بعضی وقتها این ترفندها «بدل اندیشیدن خوب است. برای مثال دوراهی کاذب بدل دوراهی حقیقی است. در بحث خطاهای تعمیم و مقایسه این مطلب روشن تر خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *