معلولیت و هوش مصنوعی
به مناسبت روز جهانی معلولین امروز به سراغ بخشی از کتاب مغز پویا رفتم. این کتاب به نویسندگی دیوید ایگلمن، یکی از بهترین کتابهایی بود که درباره کارکرد و سیستم مداربندی مغز صحبت میکنه. مخصوصا محتوای اصلیش که به معلولیتها میپردازه و به مخاطب نشون میده چطوری، فناوری به کمک ما اومده، تا بتونیم آسودهتر زندگی کنیم، اونم وقتی که بیماری یا حوادث باعث معلولیت شده. چرا که معلولیت ناتوانی نیست و امروزه به کمک هوش مصنوعی هرکاری امکان پذیره.
واسطهاي مغز و ماشين ميتوانند امکان بازيابي يا جايگزيني اندامهاي آسيبديده را فراهم میکنند. ولي آيا با همان فناوري ميتوان يک اندام حرکتي جديد نيز به بدن اضافه کرد؟
بله با اندامهای رباتیک امروزه، بسیاری از مشکلات معلولین حل شده.
در شرايط طبيعي، وقتي که مغز تصميم ميگيرد که اندامي مثل پا را حرکت دهد، الگويي از فعاليت عصبي فرمان را از طريق کابلهاي دادهاي نخاع به اعصاب محيطي ميفرستد، و در آنجا سيگنالهاي الکتريکي منجر به آزادسازي برخي مواد شيميايي ميشود، که موجب انقباض ماهيچه ميشوند.
در حقیقت جريانهاي دادهاي ورودي ما در پسزمينه محو ميشود؛ ما فقط زماني از حواس خود آگاه ميشويم که با انتظارات ما تفاوت داشته باشد.
برای همینم هدف يک دستگاه طبي، بازگرداندن يک نقص به حالت طبيعي است.
در واقع برای شناسوندن اعضای جدید به بدن، لازمه که مغز با اونها ارتباط برقرار کنه تا بتونه توی مداربندیش قرار بده. اما چون اون عضو حقیقی وجود نداره و یک عضو مصنوعیست، باید مداربندی مغز رو دور بزنیم تا از طریق دیگری سیگنال را دریافت کنیم.
یکی از فناوریهای خارقالعاده در سال 2016، يک پوشش روباتيک کنترل شده با فکر براي افرادي که فلج هستند بود. اينگونه دستگاههاي مصنوعي عصبي هنوز در مراحل ابتدايي هستند، ولي به سرعت در حال پيشرفتهاي ممکن در حرکتاند.
اکنون در حال ورود به دوران بيونيک هستيم، که در آن افراد ميتوانند از تجهيزات بهتر و بادوامتري نسبت به روباتهاي گوشتي اوليهي خودمون بهرهمند شوند.
گزیدهای از کتاب…