آنچه در این مطلب خواهید خواند:

چرا احساس بازنده بودن دارم؟

ما اغلب در مواجهه با چالشها احتمال میدهیم که دیگران موفق خواهند شد زیرا خودمان را جزء اشخاص برنده محسوب نمی کنیم. هر بار به مسئولیت پذیری یا پرستیژ فکر میکنیم بی درنگ خودمان را شیاد میبنداریم خود را همچون بازیگری تصور میکنیم که در نقش خلبان لباس فرم پوشده و ها شادی تمام اعلام حضور میکند در حالی که حتی نمیتواند موتور هواپیما را روشن کند.

ریشه سندروم شارلاتان بودن؟

ریشه سندروم شارلاتان بودن تصویر به شدت زبان آوری است که از شخصیت افراد بالادست جامعه داریم احساس شیاد بودن به دلیل ضعف های ما نیست بلکه دلیلش این است که حتی تصورش را هم نمیتوانیم بکنیم که در پشت ظاهر زیبای افراد موفق چه ضعفهای عمیقی وجود دارد.

سندروم شارلاتان بودن ریشه در دوران کودکی دارد به خصوص در این حس قوی که والدین تفاوت زیادی با بچه ها دارند برای کودک چهار ساله قابل درک نیست که مادرش زمانی هم سن او بوده نمی توانسته رانندگی کند به اوله کش دستور بدهد که چه کاری انجام دهد. زمان خوابیدن دیگران را تعیین کند و با همکارانش به مسافرت برود کارهایی که کودک با تمام وجود عاشق آنهاست پریدن روی تخت شکلات و شیرینی با علایق بزرگ ترها تفاوت زیادی دارند بزرگ ترها دوست دارند ساعتها پشت میز بنشینند با هم صحبت کنند و آبجویی بنوشند که مزه آهن زنگ زده میدهد. ما هر روز زندگی خود را با این باور ذهنی شروع میکنیم که افراد شایسته و قابل تحسین اصلاً هیچ شباهتی به ما ندارند.

و این تجربه کودکی با مشخصه های بنیادین شرایط انسانی همراه میشود ما خود را از درون میشناسیم اما دیگران را فقط از بیرون می بینیم. از نگرانی ها و تردیدهای درونی خود آگاه هستیم در حالی که آنچه از دیگران میدانیم تنها کارهایی است که انجام میدهند و حرفهایی است که به ما می گویند. این منابع اطلاعات بسیار محدود و نسبتاً گزینشی هستند.

راه درمان سندروم شارلاتان بودن؟

راه درمان سندروم شارلاتان بودن یک جهش ایمانی سرنوشت ساز است اینکه دریابیم ذهن دیگران نیز مانند ذهن ما عمل میکند دیگران هم مانند ما گاهی نگران نامطمئن و خودرایند.

بزرگان با راهنمایی هایشان دعوتمان میکنند تا شخصیت افراد قدرتمند را بشناسیم.

اما هدف واقعی صرفاً فقدان اعتماد به نفس درباره عملکرد بدنی ما نیست بلکه مسئله مهم تر کمرویی روانی است. افراد قدرتمند و موفق هم گاهی از عهده کارها برنمی آیند احساس میکنند که تحت فشار تسلیم خواهند شد و به دلیل برخی از تصمیمات خود شرمسار و پشیمانند.

همه ما دچار چنین احساساتی هستیم شکنندگیهای درونی ما باعث نمیشود آنچه را که دیگران قادر به انجامش هستند از ما نیز برنیاید. اگر ما در نقش آنها بودیم شیاد نمیشدیم بلکه فقط فردی عادی بودیم

وقتی این جهش ایمانی را انجام دهیم و دریابیم که شخصیت دیگران چگونه است. آنگاه نگاهی انسانی به دنیا خواهیم داشت وقتی با غریبه ای روبرو میشویم در واقع با یک غریبه سروکار نداریم بلکه با کسی روبرو هستیم که علی رغم نشانه های ظاهری اساساً شباهت زیادی به خودمان دارد. بنابراین بین ما و امکان موفقیت تعهد و کامیابی هیچ مانع بنیادینی وجود ندارد.

 

بخشی از کتاب…

در باب اعتماد به نفس از آلن دوباتن/ ترجمه محمد کریمی/ نشر کتابسرای نیک

این کتاب شما را با کلیدی‌ترین موانع خودباوری آشنا می‌کند و سخنان بزرگانی چون نیچه و مونتنی در باب مقاومت انعطاف پذیرانه و دلیری را بیان می‌کند که در بالا بردن اعتماد به نفس‌تان نقش مهمی دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *