?سکوتی از جنس آرامش
تنهایی پر هیاهو
کتاب بسیار درونگرایانه از یک کارگر پرس بنام آقای هانتا ، آقای هانتا در یک زیر زمین مرطوب که انبار کاغذ باطله است زندگیش رو سپری میکنه و کتابایی که از اداره ها و.. میارن اونجا رو خمیر میکنه البته آقای هانتا گاهی بعضی از کتابارو برای خودش برمیداره و روزگارشو با خوندن این کتابا سپری میکنه، طوریکه با خوندن این کتابا دریچه ای از جهانی دیگه به روش باز میشه
تیکه های قابل تامل کتاب؛
*نه در آسمانها نشانی از عطوفت هست و نه در وجود آدمیزاد دوپا*
*دو چیز ذهن مرا مدام با اعجابب فزاینده و از نو، پر میکند: آسمان پرستارهی بالای سرم و قانون اخلاقی درون وجودم*
*در سکوت شبانه، سکوت مطلق شبانه، وقتی که حواس انسان آرام گرفته است، روحی جاودان، به زبانی بی نام با انسان از چیزهایی، از اندیشه هایی سخن میگوید که میفهمی ولی نمیتوانی وصف کنی*
*سرنوشت من عذر تقصیر خواستن از همه بود، من حتی از خودم هم به خاطر آنچه بودم، به خاطر طبیعت گریزناپذیرم، تقاضای بخشایش میکردم*
و در نهایت:
نظر من درمورد کتاب و انتخاب عنوان زیبا
قلم نویسنده درخشان، یک ترجمه بی نظیر با داستانی محسور کننده ، هنوزم خوندنش لذت وصف ناپذیری درمن ایجاد میکنه،بدون شک یکی از بهترین کتابای زندگیم بود در پایان میتونم بگم ای کاش حداقل تنهایی ام پرهیاهو بود..