چرا برای فهم معماری به سراغ تاریخ می رویم؟

آنچه در این مطلب خواهید خواند:

این نوشته درباره فهم معماری از طریق علوم انسانی است.

هر اثر معماری یک تاریخ در دل خود دارد. ما مطالعه گران معماری گاهی مثل روانشناس ها به سراغ معمار آن اثر معماری می‌رویم. و از معمار آن اثر می پرسیم که چه فکری داشتی برای ایجاد چنین بنایی. برخی دیگر از ما کارشان تطبیق پاسخ های یافت شده‌ی گروه نخستین است با یافته های تاریخی و باستانشناختی تا صحت و سقم همه چیز مشخص شود. برخی دیگر از ما از طریق جامعه شناسی نظم اجتماعی تاریخی آن روزگاران را مطالعه می کنند . به هر حالت هر کدام ما به طریقی با تاریخ سر و کار داریم چه بسا از دریچه ای فلسفه ای به سراغ معنای مورد نظر معمار در بستر تاریخی اثر معماری برویم. نکته ی مهم آن است که از از آنجایی که معماری دلیل پدیداری ِ فضا است و فضا برآمده از دو عامل مهم یعنی مکان و زمان است.، پس تاریخ به ما کمک می کند تا از طریق مطالعه ی زمان ، مکان را نیز بفهمیم. با عبارت دیگر فهم تاریخیِ مکان را برای ما به ارمغان می آورد.

برای مثال شاید برای ما مهم نباشد که سنگ های کاخ تچرا ( ساخته شده در زمان هخامنشیان ) زیباست اما برای ما پیگیری همین کد رنگ از متریال سنگ مهم است تا بفهمیم این سنگ از کدامین قسمت ایران و توسط کدام اقوام آمده است و این را معمولا از اسناد تجاری به جا مانده بر لوح های سنگی یا خشتی میفهمیم.

گاه در مطالعه برخی از شهرها نظیر شهر اور بیشتر از هر زمان دیگر متوجه تنوع غذایی آن دوران می شویم. با قدری پیگیری متوجه نوع معماری و طراحی شهری شهر اور در دوهزارو چهارصد تا دوهزار ششصد سال پیش می شویم. رستوران هایی با ایده‌ی کرایه ی منقل برای پخت مواد غذایی و حتی فروش برخی از اقلام جهت آماده سازی غذا. تنوع غذایی را در کنار موقعیت جغرافیایی این شهر ( جنوب شرقی عراق امروزی و البته جزئی از ایران آن زمان ) گذاشتن ما را به این فرضیه می رساند که احتمالا این شهر، شهری پذیرای مهمانان بین المللی فراوانی بوده که برای سیر کردنشان به آن ها چنین فرصتی داده است.

برای مثال طبق اسناد موجود در موسسه شرق شناسی شیکاگو بعد از ساختمان معبد اور،‌ دیواره های به جا مانده ی اندکی که نشان از آن رستوران دارند بیشتر از هر چیزی جلب توجه می کند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *